Meraj Persian Gulf

یارب مددی ساز که یارم به سلامت باز آید و برهاندم از چنگ ملامت

Meraj Persian Gulf

یارب مددی ساز که یارم به سلامت باز آید و برهاندم از چنگ ملامت

دردمه

در حاشیه این کنسرت اولین آلبوم محسن آزادبخش با نام درد مه هم منتشر خواهد شد. ترانه‌های این آلبوم را رضا غریب‌زاده دریایی سروده، آهنگسازی کارها را خود محسن انجام داده، تنظیم قطعات هم بر عهده‌ی بهروز حبیب‌زاده بوده است.

منبع:سیاورشن

تئاتر میناب به گل نشست؟

                                  به بهانه جشنواره تئاتر سوره (ماه)27الی29 بهمن 1388

                                          (واقعا تئاتر میناب به گل نشسته ؟)

یادمه سال 1380 درجشنواره استانی(قشم)یکی از دوستان هنرمند بندرعباسی گفت:قبول کنید تئاتر میناب به گل نشسته.با این جمله همه بهم ریختند.خیلی ها دلخور شدند.از اون تاریخ به بعد دیگه من به طور جدی نمایشی که درخور تئاتر میناب باشه ندیدم.موج جدید روی کار اومد ونسل بکر تئاتر میناب فعال شد..استعدادهای عجیب،خیلی ازکلیشه ها کناررفت،بچه های میناب ازدرک بصری جهانی برخوردارشدند.اما دوباره ورق برگشت.این بار نسلی روی کارنیومد همون نسل برگشت به عقب،استفاده از متون قدیمی(منظور بدرد نخور نیست)،دیدگاههای زشت(مثلاباسازودهل وسرکنگی داور رو گول زدن)چون شنیدم ازبچه های میناب که می گفتند:این موسیقی این رقص اونا(سرحدی ها)ندیدن...فکر نمی کنین بیش از اندازه استفاده کردن از المانهای بومی هویت اصلی خودشو از دست بده و.....مانگفتیم ادا وتریپ هنرمند بیایم و بقول پیشکسوتی که گفت تئاتر خارجکی.نه اون انداز که تن شکسپیر توگور بلرزه نه به اون اندازه که یوجینیوباربا بدش بیاد.آخرین کار درست وحسابی که از میناب دیدیم(درون پیراهن یحیی نوشته جمشید خانیان کارگردان یوسف رنجبر)بود دیگه بعد از اون کاری که در خور تئاتر میناب باشه دیده نشد اگه اینجور پیش بره پیدا هم نمیشه.البته دم حسن سبحانی گرم که تئاتر خیابانی فعلا داره رو دستش می چرخه البته حسن جون هم یه جورایی کم کاری میکنه.غیر از اینا دم سلیمی وامثال اون گرم،باید هوای بچه ها رو داشته باشند.این نقد تئاتر میناب نیست،نقد کسایی که از تئاتر میناب متاسفانه فقط ساز ودهل وسرکنگی فهمیدند.توی همین جشنواره سوره  امسال(بهمن1388)ازیکی از دوستان که برای صدمین بار نمایش قدیمه رو بر روی صحنه میبرد پرسیدیم:این چشمهای ما نیاز داره چیزه جدید از میناب ببینه،بعد جواب می شنویم: همین دیگه می خواین بخواین.خب البته نباید خرده گرفت.باید داورهایی که کارهارو بازبینی میکنن روشن بشن اگه نیستن روشنترشون کنن که بابا حداقل حرمت تئاتر میناب رو نگه دارن تا برو بچ با دو سه تا جایزه کارگردانی مارو تحویل بگیرن.البته اینجا من با صراحت کامل اعلام می کنم که میناب یک کارخانه تولید بازیگریه در استان هرمزگان(شک نکنین)درجای خودش فابل تحسینه،اما باید گوش به زنگ بود که حرمت تئاتر میناب،تئاتری که پایه وطلایه دار استانه الان در باطلاق کبر وغرور کاذب جوونای بی راهنما داره فرو میره،ماجواب بعدهارو چی بدیم،بگیم واقعا تئاتر میناب همین بوده...؟

                               یانه این نبوده الان به گل.................